فرصت از دست دادن یک کار خلاقانه در ایران با تابیعت دولت اسلامی است و بس

خواننده گان محترم توجه داشته باشید که این مطلب نه به طرفداری از شخص خاصی و نه بر علیه شخص یا اشخاص خاصی نگاشته شده صرفا فقط برای این نوشتم که بدونید ما چقدر بدبختانه و شوربختانه ناتوان هستیم همین و حتی نمی توانیم در سیاست های کلی کشور عزیزمون ایران نقشی داشته باشیم همین و دستمون به هیچ جا بند نیست جز تکه آجری که نصف هستش و روی دیوار قرار داره و اونم هر لحظه ممکنه شل بشه و دستمون رو سر بده و ما پرت بشیم پایین در واقع ما ایرانی ها فقط از سر صبح که پا میشیم تا سر شب که بر می گردیم خونه امیدمون اینه که به لطف خداوند متعال اون تکه آجری که دستمون رو رو دیوار نگه داشته یه وقت شل نشه یا از جاش در نیاد تا ما به سلامت بتونیم روزمون رو به شب برسونیم اما گاهی خدا نگاهش رو از ما بر نمیگردونه بلکه تمرکز میکنه رو ما انسان های کم بضاعت اما ماییم که این فرصت کمیاب رو از دست میدیم چه بخوایم چه نخوایم باید قبول کنیم فعلا در شرایط سختی هستیم و وضعیت اقتصادی پویایی نداریم الانه که داد دولتی ها در بیاد و مثل آوار سر ما خراب بشن که شما دارین بر علیه منافع کشورتون و دولتتون صحبت می کنید در حالی که اگر دقت لازم رو مبذول بفرمایند آقایان متوجه میشن که اینطور نیست و موضوع چیز دیگه ای هستش و اتفاقا همه صحبت ها به نفع دولت و منافع کشور هستش وقتی که همه چیز در اختیار خودمان هست اما آن را پس می زنیم وقتی که میتوانستیم ترامپ را وادار به امتیاز دهی به ایران کنیم آن هم درست نزدیک به انتخابات فقط با اعدام نکردن یک نفر .

واقعا به نظر می رسد جز ورزشکاران و هنرمندان و البته آقای ترامپ کسی دیگری تمایل نداشت تلاش کند این کشتی گیر را از طناب اعدام نجات دهد شاید اگر از بین مسئولان کسی تلاش می کرد و دیگران را قانع می ساخت که عدم اعدام این یک نفر می تواند چه موهبت بزرگی باشد برای کشور و تسلیم ساختن شخص ترامپ الان در شرایط دیگری به سر می بردیم همگان کاملا آگاه هستن که ترامپ دستور فعال سازی مکانیسم ماشه را داده است و این مکانیسم قطعه به یقین موجب مشکلات بیشتر برای کشور و مردم خواهد شد بعد اعدام نوید افکاری کشتی گیری که اذعان شد قاتل است ورزشکاران داخل کشور به خصوص کشتی گیران کمپینی را تشکیل دادن برای نجات این ورزشکار و آقای ترامپ هم به این کمپین که پیوستن که هیچ شخصا و جداگانه هم پیامی دادن که لطفا نوید افکاری را اعدام نکنید .

حال جالب توجه این است که چرا این قدر مسئولان مربوطه برای اعدام این ورزشکار عجله به خرج دادن که اگر کمی صبر و حوصله به خرج می دادن و کمک می کردن برای رهایی این ورزشکار از طناب دار ما می توانستیم مذاکره با اقای ترامپ برای غیر فعال سازی مکانیسم ماشه را در برابر عدم اعدام این ورزشکار در نظر می گرفتیم در واقع ترامپ نشان داده که اگر حرفی زده به آن عمل می کند پس میشد او را قانع کرد که این مکانیسم را غیر فعال کند در برابر ایران .

امیدوارم که مسئولان امر کمی وسیع تر نگاه کنند و با آزاد سازی خانم نسرین ستوده که خواسته کانون وکلا که در داخل کشور هستن کمی از این التهاب موجود در کشور کم کنند .

شما که راست میگی !!!

با عرض ادب خدمت خوانندگان خوب این مطلب باید به عرض برسانم که یک کار بدیعی به انجام رسیده است در کشوری بنام ایران و در شبکه ای که خب انتظارات ازش خیلی بالاست چون شعار شبکه جوان رو یدک میکشه از همون ابتدا تا به امروز پس باید یه جورایی بهش عمل هم بکنه و فقط حرف تو خالی و شعار نباشه بیاین وقت رو الکی تلف نکنیم و بریم سر اصل مطلب روزی یا بهتر بگم شبی که برنامه ای تولیدی از شبکه جوان صدا و سیمای ایران متولد شد شاید هیچکس به خوبی مجری جوان و با هوش برنامه تلویزیونی نود را جدی نگرفت تا اینکه وقتی هی برنامه نود که نامی فوتبالی دارد و رندترین اسم دنیای فوتبال هستش در هفته های متوالیادامه یافت کم کم جمع کثیری از فوتبال دوستان علاوه بر علاقمند شدن به این برنامه معتقد بودن با توجه به فضای امنیتی موجود در کشور ایران و شرایطی که همیشه یک فرد راستگو و شجاعت پیشه در ایران همیشه پیش رو دارد برنامه نود تنها مدتی روی آنتن خواهد بود و به زودی جلوی پخش آن گرفته خواهد شد اما وقتی که مجری جوانش برنامه را به چند سالگی رساند و با توجه به ویژگی های برنامه ورزشی نود و لحن راسخ مجری آن دیگر این علاقمندان به فوتبال بودن که هر هفته دوشنبه شب ها منتظر پخش این برنامه تولدی و پر طرفدار بودن و با خود میگفتن مطمئنا عادل فردوسی پور باز هم اس جدیدی این هفته رو خواهد کرد و بر جذابیت برنامه اش نسبت به هفته پیش خواهد افزود و همیشه همین گونه بود و عادل که علاوه بر فعالیت در صدا و سیما استاد زبان انگلیسی دانشگاه صنعتی شریف نیز بود با دیدن موج علاقمندی هوادارن فوتبال به برنامه محبوب خودش همیشه یک مسئله ایی جدید عنوان می کرد تا روی بورس بماند یا مهمانان ویژه ای را دعوت می کرد یا صحبت هایش را جدید می کرد یا هر چیز دیگری که به مذاق فوتبالی ها خوش بیاید و البته همیشه این وسط عده ای بودن که مثل همیشه هیچ علاقه ای نسبت بخه شفافیت موضوعات نداشتن و همچنان هم ندارن حتی با اینکه دیگر عادل و نود فعلا نیستن رو آنتن کلا این رخداد مانند یک نوار نقاله می باشد که همیشه دوست دارند فقط در یک منسیر مشخص حرکت کند و مایل نیستن که چنین افرادی در هر جایگاهی که هستن دنبال کشف حقایق باشن و شفافیت را می خواهند از مدار غیر ثابت خارج کنند بگذریم شده تا به حالا فکر کنیم فقط فکر کنیم که این چند سال اخیر چه بر سر برنامه نود و مجری آن آورده اند اصلا هم ربطی به این دولت و آن دولت ندارد و لطفا مسئله را سیاسی نکنید ورزش چیزی جدای از سیاست هستش و ما نمیخواهیم بی جهت به چیزی بپردازیم که ثابت کردنش محال و غیر ممکن است .

از نظر من که همیشه پای ثابت برنامه نود بودم جالبی کار این هستش که وقتی به به و چه چه می کرد عادل از بعضی ورزشکاران همه میگفتن احسنت عجب برنامه ای باید از این دست برنامه ها بیشتر شود اما وقتی طرف که تیمی گیرش میومد و سرمربی میشد و همین عادل فردوسی پور که اون روز ازش تعریف کرد امروز ازش انتقاد کرد سریعا بر می آشفت و موضع می گرفت بر علیه مجری و برنامه نود و مرتبا عادل رو متهم به یک طرفه قضاوت کردن می کردن تا قصه عادل و نود رسید به جایی که دیگه تحملشون برای آقایان خیلی سخت شده بود و دستور به تعطیلی برنامه نود به دلیل خرافه گری و پرداختن به چنین موضوعاتی اعلام شد به شکل غیر رسمی البته و هیچ وقت دلیل واقعی را رسما اعلام نکردن .

بعد از نود و عادل برنامه ای نو ظهور و شبیه به نود روی آنتن رفت بنام فوتبال برتر با حضور میثاقی جوان که جا پای استادش عادل فردوسی پور گذاشت تا تغییرذ تحولاتی به شکل رسمی در شبکه جوان رخ بدهد .

اما وقتی برنامه فوتبال برتر روی آنتن رفت با ریزش شدید مخاطب همراه شد به شکلی که حتی گفتن میثاقی دنبال تصاحب جایگاه عادل بوده و از قبل به کمک افرادی در صدا و سیما بعد از مدت ها موفق شدن کاری کنند که دیگر عادل نتواند برنامه نود را اجرا کند تا میثاقی بیاید و جایگاهش را بگیرد شایعه ای که به نظر درست نمی آید هر چند که میثاقی در چندین برنامه متوالی متلک های تندی را نثار مجری غائب کرد و البته استادش که به رسم ادب هم که شده بود باید این کار رو نمی کرد و صرفا چون افکار عمومی میثاقی را زیر سوال برده بود ایشان با استفاده از ابزار تلویزیون به حساب خودش پاسخ به ضرص قاطعی به کسانی که دوست نداشتن او روی آنتن باشد داده و چون کسی به میثاقی تذکری نداد او همینطور از بدو شروع متلک پرانی به عادل را شروع کرد و بعضا خیلی جدی تر به این موضوع پرداخت فقط نام عادل رو نیاورد که البته همه ایران فهمیدن منظورش عادل بنده خدا هستش این در حالی است که خود شخص عادل ابدا نه در واقعیت و نه در فضای مجازی هیچ گونه موضع گیری در مورد میثاقی نداشته و حتی در دانشگاه صنعتی شریف واقعا حیف بود که میثاقی راهی رو انتخاب کرد که واقعا بی شرمانه بود او میتوانست با دلیل و سند و سعه صدر بیشتر مخاطبان را همراه نماید با برنامه فوتبال برتر و خودش اما خب همین موضوع کش دار باز هم ادامه خواهد داشت مسلما به دلیل اینکه همین هفته پیش مجددا این موضوع را پیش کشید از این بحث ها که بگذریم میرسیم به اصل داستان که موجب شد این مطلب را بنویسم بحثی بود که از طرف رقبای تیم شهرداری آستارا که در حال حاضر مدعی صعود به لیگ دسته اول هست می باشد مطرح شد مبنی بر اینکه ما که پاک و پاکیزه داریم فوتبال بازی می کنیم و گیلانی ها هستن که مرتبا شرط بندی می کنند و این گیلانی ها بودن که کلا بحث شرط بندی در ایران را شروع کردن و جالب اینکه وقحات را به جایی رسانده که نه تنها بعد از صحبت های شهرداری آستارا که آقای حسن اشجاری می باشد پایین نیامده بلکه همونطور بر طبل تو خالی خودش می کوبد این که گفتم مستنداتش موجود هست و چه به شکل ویدیو و چه به شکل نوشتاری در اکثر سایت ها وجود دارد پس چندان دلخوش نکنید خودتان را که این بحث مطرح شده یک شایعه هستش و ما داریم از الان بهانه تراشی می کنیم برای بعد که اگر شهرداری و پاس نمایندگان گیلان صعود نکردن حداقل این بهانه را داشته باشیم که اونها با کمک داور و شرط بندی کردن موفق شدن صعود کنند ابدا اینطور نیست اشتباه نکنید بهانه رو اونهایی دارن که از الان گیلان و فوتبالش را که به لطف سردمدارانش بسیار ضعیف شده متهم می کنند که شما فوتبال را ناپاک کردین چقدر جالب است که که بدانیم پیشینه خیبر را که نگاه می کنیم سال تاسیس آن 1363 می باشد و از سه باشگاه ملوان داماش و سپیدورد قدمت کمتری دارن سوم ملوان و داماش و سپیدرود هم نیست اما چون از موضع پولدار بودن دارن صحبت می کنند و احتمال آقازاده های فوتبالی را که دیگه الان پوشالی هستن و قدرتی ندارن را در کنار خودشان دارن تصور می کنند که دیگر هر چه خواستن میتوانند بگویند شاید خیبری ها خاطرشان نباشد و دچار فراموشی شده اند اما افتخاراتی که ملوان انزلی و داماش گیلان و سپیدورد کسب کرده اند را به آنها یاد بیاورم ولی چیزی که دچار حیرت می کند ما را این است که تنها یک بار خیبر توانست به فینال مسابقات جام حذفی راه یابد که با عرض معذرت آنجا و در فینال جام حذفی مغلوب ملوان نماینده گیلان شد و بدون اینکه بتواند گلی به ملوان بزند نائب قهرمان جام حذفی شد شاید این باخت که البته سال ها قبل بدست آمده برای خیبی ها هنوز درد دارد و آنها کینه ای بس سنگین از گیلانی ها به دل دارند و با عنوان کردن این چنین مسائلی سعی دارن تیم منسجم و آماده ای چون شهرداری آستارا و همچنین پاس گیلان را به حاشیه برانند مهم نیست خیبر با چه تیم هایی از گیلان همگروه است بلکه مهم این است که آنها دق و دلی خودشان را به شکل غیر فوتبالی سر گیلانی ها در بیاورند که البته و مسلما کار ناشیسته ای خواهد بود و در شان فوتبالی های خوبی مثل خرم ابادی ها نیست که چنین رفتاری را انجام دهند خاطرم هستش که همین خیبر وقتی سپیدورد داشت سعی می کرد از لیگ 2 به لیگ 1 صعود کنه و در دور نهایی با سپیدورد همگروه شد سپیدورد را شکست دادن ولی نکته انجاست که برای سپیدوردی ها آن بازی همانجا تمام شد و آنها تلاش بیشتری کردن برای فصل بعد و موفق شدن صعود کنن به لیگ 1 اما مثل اینکه خیبری ها فقط دنبال انتقام گرفتن از تیم هایی هستن که به نوعی مانع از کسب موفقیت آنها شده اند مانند نماینده گیلان ملوان اما چون دستشان به ملوان نرسیده تلافی را بر سر شهرداری آستارا در میاورند تا به نوعی یه شکل تازه به باخت قدیمی خودشان و کینه اشان نسبت به فوتبال گیلان بدهند شما که راست میگی ما شرط بندی می کنیم خوبه حالا داور و همه دارن برای شماها همکاری می کنند تا مبادا آستارا بیاد بالا و صعود کنه یا همون چوکا که علارغم تلاش بی شائبه متاسفانه باز هم اسیر نا داوری شد و صعودش یک هفته عقب افتاد بهتر نیست به جای اینکه اینقدر غرض ورزانه به موضوع نگاه کنیم نوع دیدمون رو عوض کنیم و یه شکل درست بهش بدیم .

فقط امیدوارم که نمایندگان گیلان اعم از سپیدورد داماش ملوان آستارا پاس گیلان هکگی موفق باشن هر چند سپیدورد سقوط کرد اما این پایان کار نیست مسلما بر خواهیم گشت به سطوح بالاتر البته اگر آقایانی مثل جناب الماسخاله که دو دستی به این فوتبال چسبیده اند دست از سر این فوتبال گیلان بردارند و بگذارند جوانترها بیایند و اوضاع را سر و سامان دهند خانم بخش هم که فقط یک تماشاگر هستن و متاسفانه آن طور که باید و شاید از فوتبال و وضعیت تیم های گیلان در لیگ های مختلف سر در نمی آورند این بدان معنی نیست که ایشان توان مدیریتی ندارن خیر فقط منظور نویسنده این است که بهتر است کمی خانه تکانی کنند در هیات های زیربط تا شاید فوتبال گیلان جانی تازه بگیرد به امید موفقیت همه نمایندگان گیلان .

یک برد ارزشمند برای سپیدرود و رشت در لیگ 1

چطور و چگونه شد که سپیدرود از این مسابقه سخت پیروز خارج شد شاید باور نکردنی باشه اما هر چه بود حضور آقا سهیل حق شناس مسلما بی تاثیر نبود کسی که در راس کادر فنی تیم سپیدورد حضور پیدا کرد بعد از فرار شبانه مهدی پاشازاده که بدون هماهنگی به بوشهر رفت و اصلا چیزی بنام قرارداد یا اصول حرفه ای گری براش ابدا معنی نداشت واقعا خوشحالم و هم نارحتم که سپیدورد برد و هم ناراحتم که تیم داماش دیگر تیم رشتی رو شکست دادیم هر چند که اگر خاطرتون باشه در بازی رفت وقتی داماشی ها پیروز شدن کارناوال عروسی راه انداختن طوری که انگار تیم استقلال یا پرسپولیس رو شکست دادن اگر اینجا حرفی گفته بشه مسلما ایجاد دردسر بریا نویسنده در پی خواهد داشت اما واقعا باید پرسید که به چه دلیل این همه مدت آقای افشین ناظمی نماینده و انتخاب کننده سپیدورد بدون اینکه نادر دست نشان سرمربی اسبق تیم سپیدورد رشت نتیجه ای درخور توجه به ارمغان آورده باشه او را نگه داشت باور کنید نظر و عقیده شخصی من این هستش که امثال نادر دست نشان فقط میان که تو تیم های ضعیف یه پولی بگیرن و برن و فقط میتونم بگم که واقعا باید تاسف خورد که چرا این همه مدت کنار دست خودمون رو ندیدم و اقا سهیل حق شناس رو زودتر به تیم نیاوردیم و سرمربی نکردیم درست که با یک مسابقه نمیشه گفت روال برد تیم به روال حضورش در لیگ یک آن دوره که موفق شد بدون توقف جواز حضور در لیگ برتر رو بگیره اما چیزی که مسلم هستش اینه که فریاد های کنار زمین کادر فنی سپیدورد واقعا در روند حرکتی تیم تاثیر مثبتی داشت نکاتی که کادر فنی گوشزد می کرد به بازیکنان تیم حائز اهمیت بود و شکی نیست که تعویض طلایی هم دقیقا خواست آقا سهیل بود که مخصوصا بازیکن ریز نقش و تند و تیزی مثل میلاد احمدی جوان رو دیرتر به زمین فرستاد چون با توجه خستگی بازیکنان داماش واقعا زمان حضور او بهترین زمان بود و چقدر هم قشنگ خودش رو به فیکس شدن نزدیک کرد و نشون داد به آقا سهیل که میتونه در مسابقات بعدی هم روش حساب ویژه ای براش باز کنه تا از گلزنی او استفاده بهینه بشه و برد های بیشتری در چند مسابقه باقیمانده به دست بیاد .

اما باید یه چیزی رو هم اعتراف کرد و اون اینکه بازیکنان سپیدورد در زمین سردر گم بودن و نمیتونستن اون طور که شایسته هستش در نقش بازیکن فوتبال ظاهر بشن و انگار این مسابقه یک بزای دوستانه بود براشون و اما این جواد آقایی پور بود که یه تنه در نیمه اول جور بازیکنان کم کار سپیدورد رو کشید و چند حمله ترتیب داده شده رو نزدیک بود که به گل تبدیل کنه اما معلوم نشد که چرا در نیمه دوم جواد آقایی پور همش در نقش هافبک دفاعی و یا مدافع ظاهر میشد و میل به گلزنی در او خاموش شده بود مسلما این خواست سرمربی نبوده و این اتفاق از قبل سرمربی گری آقا سهیل براش باقی مانده یعنی اینقدر که نادر دست نشان بی توجه به امورات بازیکنان در زمین بوده بازیکنان هر طور که صلاح دونستن عمل کردن به طور مثال : وقتی احساس کردن تیم باید در لاک دفاعی بره خودش رو مهاجم به سمت دروازه خودی نزدیک می کرد و چون ابدا دست نشان فقط به جیب مبارک فکر می کرده و گیر نمیداده که تویی که مهاجمی چرا داری تیم رو به عقب میبری و چنین چیزهایی این رفتار به شکل ذاتی اتفاق افتاد و متوجه هم شدین که آقا سهیل به همین دلیل که داشت تیم از حمله به دفاع میرفت فارغ از نتیجه جواد آقایی پور یکی از مهره های کلیدی خودش رو تعویض کرد و این نشان دهنده این بود که آقا سهیل برخلاف آقا نادر دست نشان و مربی فراری جناب پاشازاده به تیم اهمیت میده چون خونش از همین سپیدورد جوشیده و از همین تیم هم از فوتبال به عنوان بازیکن جدا شده پس نتیجه ساده شد اینکه عملا وقتی آقای افشین ناظمی میتونست بعد از یک نیم فصل که تیم رو دست آقا نادر داد و نتایج افتضاح تحویل گرفت میتوانست زودتر اقدام به تعویض مربی کند البته چیزی که این وسط عیان هستش اینه که به احتمال قوی اقا نادر دست نشان برای اینکه زیر سوال نره و محبوبیت نسبی خودش رو که از طریق داماش پولدار و متمول که آن زمان نامش پگاه گیلان بود بدست آورده بود رو به طور کامل از دست نده رفتن رو به ماندن ترجیح داد تا شاید فردایی پس فردایی داماشی ها اومدن سراغش تا براشون مربیگری کنه نمیدونم چرا وقتی بعضی مربیا نمیتونن تو فوتبال نتیجه بگیرن بی جهت فقط میان تیم ها رو نابود میکنن در هر حال و در آخر نوشته امیدوارم که هم سپیدورد و هم داماش در لیگ 1 موندگار بشن و سقوط نکنند تا انشاالله در فصل جدید تدابیری اندیشه شود که تیم های رشتی نتایج درخور توجه بگیرن و مدعی صعود باشن نه مدعی سقوط .

آقا سهیل حق شناس حتی نتیجه هم نگیری گله ای نیست

از زمانی که آقا سهیل خداحافظی کرد زمان زیادی گذشته زمان خداحافظی او از فوتبال به عنوان بازیکن زمانی بود که سپیدورد سهمیه حضور در لیگ برتر رو کسب کرده بود و باید لیست بازیکنان رو تحویل میداد به سازمان لیگ برای حضور در لیگ برتر اما اینکه مجبور شدن برای اینکه یک بازیکن نه چندان مفید رو جایگزین سهیل حق شناسی کنن که نه تو مسابقات با حریفان کم آورد و نه کاپیتان بی اخلاقی بود نکته قابل تاملی هستش آقا سهیل بعد از اینکه مجبورش کردن بی خیال بازی فوتبال بشه برای اینکه دلجویی کرده باشن ازش از او به عنوان مربی کمکی برای سرمربی استفاده کردن و تا مدتی ازش استفاده کردن و طبق سنوات فوتبال ایران بعد از یه مدت کنار گذاشتنش حالا آقا سهیل با توپ پر اومده اومده نشون بده که چقدر انگیزه داره و میتونه تیم رو از ورطه سقوط نجات بده و یک تیم دیگه به همراه علم و ادب سقوط کنه حالا این میدان رو برای نتیجه گرفتن وارد شدی آقا سهیل مبارک باشه سرمربی گری سپیدورد واقعا برازنده توست کاپیتان باید با کمترین بازیکن ممکن بهترین نتیجه ها رو بگیری اما اگر خدای نکرده سپیدورد تو بازی های باقیمونده هم نتیجه لازم برای موندن کسب نکنه هم گله ای نیستش زیرا که نه انتخاب بازیکنان رو انجام داده بود و نه اینکه شاید به دلایل فوتبالی بازیکنان نتونن مقاومت کنن بالاخص دفاع های ضعیفمون که ممکنه هر لحظه کار دستمون بده در هر حال مجددا تبریک میگیم انتخابت رو به عنوان سرمربی سپیدورد رشت امیدوارم که با تو موفق بشیم در لیگ 1 بمونیم انشاالله.

امروز دربی گیلان بدون تماشاگر سپیدورد و ملوان انزلی آیا منجی سپیدورد آمد ؟

 علی نظر محمدی خیلی زحمت کشید برای تیم ( سپیدورد رشت ) تیم بیاد لیگ برتر اما الان دیگه بازیکنان ازش حرف شنوی ندارن  و هم اینکه اون علی با علی الان کلا فرق کرده تفکرش چون الان وقتی میره سر تمرین غرور داره و با خودش میگه اون دفعه تونستم پس الانم میتونم تیم رو به همون سبک مدیریت کنم در حالی که اتفاقات زیادی تو تیم افتاده و نیاز بود یه مربی بیاد که نگرش مدیریتی متفاوتی داشته باشه همین آقای دست نشان که تو وبلاگم به قلم خودم نوشتم براش که دست از سر سپیدرود بردار تو مربی ای نیستی که بخوای منجی سپیدورد باشی اگه بودی تو لیگ برتر نگه میداشتی تیم رو حالا هر جوری بود نیاز بود 3 تا مهاجم با هم یه جا میفرستادی تو زمین اما چیزی که مسلما این نوشته من مدت ها بعد و چند روز پیش به اثبات رسید به یه وبلاگ نویس مثل من که شاید دو سه ماه یه بار پست میفرسته مدال نمیدن که مثلا بخوام برای خودم کلاس بذارم  به نظر میاد تفکرات دفاعی مهدی  بتونه تیم رو از سقوط نجات بده بازیکنان هم که همدل شدن ملوان اصلا مهم نیست حتی ببازیم مهم شیوه بازی ما هستش تو بازی با ملوان  خیلی چیزها مشخص میشه اما چیزی که باید مشخص بشه اینه که آیا آقای پاشازاده برنامه مشخصی برای دفاع تیم داره که بتونه مقابل مهاجم های بسیار خطرناک ملوان مقاومت کنند یا خیر  شخصا اعتقاد دارم پرسینگ در میانه میدان مقابل ملوان در نیمه اول میتونه هم ملوان رو به اشتباه بندازه و هم اونا رو خسته کنند چون ملوان تیم هجومی هستش و نمیتونه ببینه که تیم حریف بازی رو وسط زمین نگه داشته پس مرتب برای توپگیری اقدام میکنه و همین رفتار باعث میشه بازیکنان بخشی از پتانسیل خودشون رو بی جهت هدر بدن  البته باید بازیکنان دفاع و هافبک سپیدورد کاملا حواسشون باشه که اگه توپ رو از دست دادن سریعا پسش بگیرن  تا مبادا ملوان به گل برسه اما برای نیمه دوم  بازی باید سپیدورد رفتار خودش رو کلا تغییر بده و با کشاندن بازی به میانه میدان و حمله از عمق ملوان یا ارسال پاس های بلند در مواقع ضد حمله برای مهاجم ها به گل برسن که با این شیوه دور از دسترس نیست سپیدورد به یه پیروزی مورد قبول هواداران خودش برسه و هم به نوعی از بحران خارج بشه  کاری که شهر خودرو بازیکنش انجام داد و تونست با یه دید باز یک پاس بلند برای مهاجم ارسال کند و مهاجم هم از اشتباه گلر استفاده بهینه کرد و با یه چیپ گل پیروزی بخش رو وارد دروازه حریف کنه  خیلی امیدوارم که ملوان رو شکست بدیم  از نگاه من اگر ما ملوان رو ببریم  بعدش  هم خوب نتیجه بگیریم در بازی های آینده  احتمال اینکه ملوان در بازی های آینده اش برای ما بازی کنه و به چند پیروزی دست پیدا کنه دور از دسترس نیست زیرا که ملوان هم خطر سقوط را به شدت احساس میکنه پس با شکست حریفان راه سپیدرود را هم هموار میکنه  به امید یک پیروزی فوق رویایی انشاالله . پایان

مجلس اسلامی تفرجگاهی برای نمایندگان شهرها

اگر کمی حافظه تاریخی خودتان رو به عقب برانید یادتان می آید که در دوره زمانی خاصی همین مجلس امروزی به شکل دیروزی وجود داشت کاری هم ندارم اسمش چه بود رسمش چه بود چند تا نماینده داشت رئیس کی بود معاون کی بود پشت پرده چه خبر بود پس پرده چه خبر بود چه کسی منم منم می کرد چه کسی ادای رئیس رو در می آورد اینا همش مشتی مزخرفات هستش که البته در جای خودش بسیار با ارزش و مهم هستن اما..... ادامه مطلب لطفا 

آقا نادر بی زحمت دست از سر سپیدورد بردار دوران امپراطوری شما به پایان رسیده است

با سلام خدمت دوست داران فوتبال رشت به خصوص سپیدوردی ها هوادارانی که در سرما و گرما برای حمایت تیم سپیدورد رشت به ورزشگاه آمدن حتی زمانی که سپیدورد در لیگ دسته دو حضور داشت شرایط سختی بود سال ها حضور در پایین ترین سطح فوتبال ایران حضور داشته باشی بعد از قریب به چند دهه بالاخره سپیدورد برای بالا آمدن استارت زد برای حضور داشتن برای دیده شدن برای اینکه نشان بدهد هنوز وجود دارد و میخواهد این را ثابت کند.... ادامه مطلب لطفا 

کی اصلا به صدا و سیما مجوز داده درباره گیلک ها فیلم بسازه بگین تا برکنار کنم مرتیکه رو

جو جو متشنجیه از هر گوشه و کنار یه مشکل سرباز میزنه یک روز تورم یک روز تحریم یک روز بازرسان سازمان ملل یک روز نبود دارو برای بیماران تالاسمی یک روز گرانی داروها یک روز نبود پزشک متخصص در بیمارستان ها یک روز هم سایه شوم و نحسی و اختلاف افکنانه فیلم ساختن درباره اقلیت های ایرانی که مورد تایید رژیم حاکم فعلی ایران هم بوده و هستن و خواهد بود اگر بخواین میتونم بازم بنویسم تا صبح براتون یک روز یک روز مینویسم ولی تا کی چند روز چند هفته چند ماه چند سال چند دهه باید عذاب بکشیم که ای آقا یه شبکه درست و حسابی وطنی نمیتونه یک فیلم درست و حسابی برای بینندگانش درست کنه .... ادامه مطلب مراجعه فرمایید

به نظر میاد آقای الماسخاله میخواهد به هر قیمتی رکورد رئیس اسبق مجلس را جا به جا کند

در مطلبی که چند وقت پیش منتشر نمودم در همین وبلگ بیان داشتم که آقای الماسخاله چه از جان ناتوان این ورزش فوتبال گیلان میخواهید که ول کن این صندلی ریاست نیستید حالا از آن مطلب مدتی گذشته آن مطلب که منشتر شد هنوز انتخابات ریاست هئیت گیلان برگزار نشده بود و قرار بود در ماه آبان برگزار شود اما به هر دلیلی که در کشور ایران تقریبا عادی می نماید به تعویق افتاد و قرار شد در آذر ماه برگزار شود بالاخره آذر ماه آخرین ماه پائیز سرد امسال هم از راه رسید ماهی که باید مهمترین انتخابات گیلان در این ماه به سرانجام  برسد .

بنا به وعده مسئولان اواسط آذر این انتخاب سرنوشت ساز که در آن غیر آقای الماسخاله سه گزینه قوی دیگر هم حضور داشتن که اگر بگوییم آقای الماسخاله در مقابل این سه گزینه چندان شانس بالایی نداشت پر بی راه نگفته ایم زیرا که افشین ناظمی و اسماعیل شاد خودشان یه تنه همه را حریف هستن و شانسی به دیگران شاید ندهند اما چرا حالا که برنده انتخابات ریاست هئیت گیلان مشخص شده است این حرف را مطرح نمودم دلیلش هم موجه است کاملا اگر اخبار روز را دنبال کرده باشید متوجه یک خبر خیلی مهم ولی ریز می شوید خبر کوتاه اما تکان دهنده بود ( در انتخابات ریاست هئیت فوتبال گیلان همه کارها باب میل آقای الماسخاله تغییر داده شد ) این را من نمی گویم بلکه اکثر خبرگزاری های معتبر ایران و گیلان مطرح کردن و تایید هم شد خودتان خوب میدانید که چنانچه بی اساس به شخص یا نهادی تهمت بی مورد یا بدون دلیل موجه زده شود آن فرد یا نهاد می تواند ادعای حیثیت نماید از پخش کننده خبر الان دو روز است که خبر درج شده و هیچ نهاد مربوطه چه از طرف فدارسیون فوتبال و چه از طرف نهاد های قضایی دستوری مبنی بر اینکه این خبر کذب است و تکذیبش کنید را به خبرگزاری ها نداده است پس تا اینجای کار یک خبر قانونی درج شده و ماجرا هم از این قرار است که آقایان بدون حضور رئیس یا شخص مربوطه به فدارسیون فوتبال ایران و یا شخص مربوطه که باید از طرف اداره ورزش و جوانان در هنگام برگزاری انتخاب حضور فیزکی می داشت که نداشت مورد اول ایرادی هست که به انتخابات وارد شده و مورد بعدی هم تغییرات داده شده در روزهای نزدیک به انتخابات که بندهایی در اساسنامه تصویب شده فدراسیون فوتبال در مورد نحوه انتخاب رئیس هئیت فوتبال گیلان گنجانده شده که فدارسیون فوتبال از آن ها بی اطلاع است و این مورد بعدی است که انتخاب آقای الماسخاله را زیر سوال برد حالا طبق خبرهای موجود احتمال برگزاری مجدد انتخابات وجود دارد فقط اینکه جناب رئیس باز هم بتواند در رای گیری شرکت نماید یا خیر هنوز نقطه ابهام ماجراست حالا شاید بگیووید که از سر دشمنی یا غرض ورزش شخصی با جناب الماسخاله این را گفتم باید بگویم خیر اینگونه نیست دلیل محکم و مستدل است چه کسی غیر آقای رئیس میتوانست زیردستانش را وادار کند تغییرات را در اساسنامه ایجاد کنند اعمال فشار از سوی او یا پیشنهادهای دیگر که به مذاقشان خوش آمده و ایشان را خواستند 4 سال دیگر تمدید کنند مسلما کسانی هستن که با ماندن رئیس فعلی منافعشان تامین می شود پس چرا نادان سنگی بیندازد ته چاه که صد عاقل ناتوان از در آوردنش باشن مگر این رئیس و آن رئیس دارد همین خوب است بهتر که بماند و به امورات ما هم رسیدگی کند اما خیانتی که همین جناب الماسخاله چه در زمان ریاستش و چه در زمان انتخابات به ورزش گیلان کرد را چه کسانی میخواهند فراموش کنند دستاورد های جناب رئیس چه بوده که ایشان مایل هستن باز هم در پست خود ابقا شوند حال به هر قیمتی در اینجا به بعضی از معروفترین آنها اشاره میکنم : افت و سقوط تدریجی داماش و ملوان از لیگ برتر به لیگ سه و و یک سال ها خون دل خوردن هواداران سپیدورد رشت برای اینکه بتوانند تیمشان را در لیگ برتر ببینند و نداشتن برنامه مشخص برای حضور پر قدرت سپیدورد در لیگ برتر که ماشاالله هر ماه یک مالک داشت و یک سرمربی آخر هم نه نتیجه خوبی گرفت نه بهترین تیم شهرستانی شد و نه در لیگ برتر باقی ماند با اینکه نام های بزرگی همچون علی کریمی به رشت آمدن  و خیلی چزهای دیگر که شاید پشت پرده اتفاق افتاده باشد و ما از آن بی اطلاعیم و مسئلان خودشان بهتر میتوانند آمارش را در بیاورند واقعا الان تنها سوال زندگی من این دو روز این است که اگر الان انتخابات مجدد برگزار شود و اجازه دهند رئیس فعلی بتواند شرکت کند ایشان آیا شرم حضور نخواهند داشت با این همه ظلمی که به ورزش فوتبال گیلان روا داشتن آقای الماسخاله جای شما صندلی ریات هئیت نیست جای شما گوشه یک دخمه تاریک است شاید بتوانید آنجا کمی به فکر کارهای ناشایستی که کرده اید بیفتید و رفتن را به ماندن ترجیح دهید .

در مورد وبلگ داماشی ها

با درود بی پایان به شما خوانندگان این وبلگ امیدوارم که از خواندن مطالب این وبلگ زانوی غم بغل نگیرید و بالعکس مسرور بشوید از اینکه وقتتان رو صرف خواندن محتوای با ارزشی کرده اید .

نویسنده تاکید می نماید که هر گونه برداشت از مطالب این وبلگ آزاد بوده و خواننده مطالب مختار خواهد بود که هر طور میخواهد بهره برداری کافی برده و اگر مطالب را مفید دانست به دیگران هم به هر شکلی که مختار است معرفی نماید اینجا نه جایی برای خودنمایی است

و نه غرور و تکبر بی مورد فقط خواندن این مطالب شاید تاکید میکنم شاید نیاز به کمی آستانه تحمل داشته باشد زیرا که نوع نگارش کمی متفاوت است و صرف اینکه بخواهیم همش تعریف و تمجید بنماییم از افراد ارزش خواندن مطالب از هویت اصلی خود خارج خواهد شد و نخواهد توانست ارتباط لازم را با مخاطبان برقرار نماید لذا بهتر این است که نوع نگارش طوری باشد که نه عزت و احترام افراد زیر سوال برود و نه اینکه همش انتقادی باشد همیشه این میانه روی بوده که به بهترین شکل ممکن مفید بوده پس همان روش میانه روی را ادامه می دهیم .

نه بحث ترسیدن از افراد و نهادها هست و نه کینه و دشمنی پس چه بهتر که همچین فرضیه ایی را کلا از ذهن خود خارج کنید این را هم اطمینان داشته باشید که این وبلگ به هیچ جناح یا فردی وابسته نیست این را اگر مطالب را خوانده باشید کاملا متوجه خواهید شد  .

در پایان مجددا از شما خوانندگان این وبلگ تشکر و مراتب سپاسگزاری خود را ابراز کرده

و به شما درود می فرستم به امید اینکه مطالب مورد پسند شما باشد ...